۷ صفت کارکنان بسیار موفق
آیا شما 7 ویژگی افرادی که قابلیت راهبری دارند را در خود دارید؟
پس از سالها تجربهی کار با کارکنان مختلف در محیطهای کاری متفاوت، متوجه شدم که همیشه، تعداد انگشتشماری از کارکنان وجود دارند که در مقایسه با سایرین، برجستهتر هستند. اکثر این کارمندان، دارای مهارتهای راهبری در سازمانها هستند. در ادامه بر اساس تجربه، خلاصهای از صفاتی ذکر میشود که مختصِ این کارمندان بسیار موفق است.
1. این افراد، برای خود مرزهای مناسبی را تعریف میکنند.
اگر به این موضوع اعتقاد داشته باشید یا خیر، کارمندان موفق با "بله" گفتن به همه چیز، به موفقیت نمیرسند. این کارمندان بسیار موفق، میدانند که چگونه مرزهای خوبی را در برابر دیگران برای خود تعریف کنند و به آنها اجازه ندهند که از این مرزها فراتر روند. این افراد میدانند در زمانیکه به اندازهی کافی کار یا پروژه برای انجام دادن دارند، چگونه در برابر پیشنهاد پذیرفتن پروژه های اضافی دیگر،"نه" بگویند. آنها راهی را برای "نه" گفتن، بدون نیاز به بیان صریحِ کلمهی "نه" پیدا میکنند. بعنوان مثال، ممکن است آنها درباره مهلت های تحویل پروژه بر طبق نظر خود مذاکره کنند یا کارهای خود را اولویت بندی کنند یا از یک تیم دیگر کمک بگیرند. این افراد با تعریف مرزهای صحیح، قادر هستند که وظایف شغلی خود را با راندمان بهتر و نحو احسن به انجام برسانند.
2. این افراد، به اهمیت داشتن یک ارتباط شفاف و واضح واقف هستند.
کارمندان و افراد بسیار موفق، بر اهمیت برقراری ارتباط روشن از طریق ایمیل، پست صوتی، مذاکرهی فرد به فرد و غیره تاکید دارند. همچنین آنها درک میکنند که همه ی افراد، دارای سَبک های ارتباطی متفاوتی هستند. آنها میدانند که اگر بتوانیم سَبک ارتباطی دیگران را درک کنیم، میتوانیم آنها را بهتر راهبری و هدایت کنیم و بر اساس شرایط آنها، ارتباط بهتری را با آنها برقرار کنیم و برای دستیابی به یک موفقیت مطلوب با آنها همکاری کنیم.
3. آنها از حرف زدن و سوال کردن نمیترسند.
برای یادگیری و رشد، باید بتوانید سوالات خوبی را مطرح کنید. در کار من، مواردی پیش آمده بود که ترس از ناکارآمد دانسته شدن از جانب دیگران یا از ترسِ شنیدن پاسخ "نه" از آنها، از سوال کردن پرهیز میکردم. زمانیکه متوجه شدم اینکار، مانع موفقیت من و همچنین مانع انجام آن کار به شیوه مطلوب و مناسب میشود، این عادت را کنار گذاشتم. هیچ سوال احمقانهای وجود ندارد (مگر اینکه شما یک سوال را به طور مکرر و پس از شنیدن پاسخِ آن، مجدداً بپرسید). کارکنان موفق، از صحبت درباره کار و به اشتراک گذاشتن ایدههایشان واهمه ندارند. آنها بخوبی میدانند که چگونه هیجان خود را بگونهای کنترل کنند که موجب آسیب دیدنِ ایدهها یا فرآیندهای کاری آنها نشود، در عوض آنها به دنبال یافتن راهی برای مشارکت موثرتر در کار و بهبود فرآیندهای جاری به بهترین نحو هستند.
4. افراد موفق، از کاری که انجام میدهند، لذت میبرند. (چیزی فراتر از دریافت حقوق(
مردم، جذب افرادی میشوند که گامهای بلندی برمیدارند. افرادی که صبح زود از خواب بیدار میشوند و از رفتن سرِ کار ناراحت نیستند، بلکه از کار خود لذت میبرند. دوست داشتن و تطبیق داشتن روحیهی یک فرد با کاری که انجام میدهد، برای موفقیت وی ضروری است. هر چه بیشتر عاشق کار خود باشید، به موفقیتهای بیشتری دست خواهید یافت.
همچنین، افرادی بیشتر موفق میشوند که معتقدند کار، چیزی بیش از کسب درآمد است. آنها حرفه خود را به عنوان راهی برای خدمت رسانی میبینند و به همین دلیل تلاش میکنند تا بهترین خدمات خود را به سازمان، جامعه و دیگران تقدیم کنند.
5. افراد موفق، نگرش خوبی دارند.
وقتی افراد در مورد دیگران بدگویی میکنند، معمولاً چیزهای بی اهمیتی میگویند که شما از آنها اطلاع دارید. معمولا افراد سعی میکنند دیگران را بد ببینند و امتیازات آنها را نادیده بگیرند، اینکار موجب میشود که افراد بدبین شوند. بر این اساس، افرادی در کارِ خود موفقترین دیده میشوند، که به کار خودشان فکر میکنند و بر روی پروژههای خود تمرکز میکنند و بگونهای کار میکنند که بهترین نتایج را ارائه دهد. آنها درک میکنند که در اکثر اوقات، کسانی که موفق هستند، حقیقت را در مورد انچه در گروه خود میگذرد، میدانند. همچنین آنها یادگرفتهاند که موقعیتهای دشوار محل کار خود را بخوبی مدیریت نمایند.
6. افراد موفق، وقتشناس هستند.
افراد موفق، در لیست مهارتهای مدیریتی خود، مدیریت زمان را قرار داده و به آن اهمیت زیادی میدهند. آنها بر اهمیت وقتشناس بودن، واقف هستند و پروژهها و وظایف خود را بر اساس برنامه زمانبندی شده به پایان میرسانند. اگر با موقعیتی مواجه شوند که متوجه شوند تاخیری در کار یا پروژهشان به وجود خواهد آمد، زودتر از موعد با افراد ذیربط مذاکره میکنند و مهلت جدیدی را برای تحویل کار خود تعیین میکنند.
7. افراد موفق، به مدیران، همکاران و سازمان خود احترام میگذارند.
کارکنانی که به مدیران، همکاران و سازمانی که در آن کار میکنند، احترام میگذارند؛ متقابلاً احترام بیشتری دریافت میکنند و در نتیجه، روابط قویتری را با سایرین برقرار میکنند. حتی اگر روابط آنها با دیگران محدود شود، بازهم این روابط پایدار باقی میماند و در موقعیتهای دشوار میتوانند از این روابط بهرهبرداری کنند. لازم به ذکر است که در زمانی که یک کارمند برای سرپرست یا سازمان خود احترام قائل نشود، احتمالا مناسبات ضعیفتری با آنها خواهد داشت و همین امر، موجب کاهش توانایی وی در دستیابی به موفقیت در طولانی مدت خواهد شد. اگر سازمان فعلی خود را دوست دارید اما با مدیران فعلی خود مشکلی دارید، در صورتی که این امکان وجود داشته باشد میتوانید خود را به یک بخش دیگر منتقل کنید.
این موارد، فقط چند رفتار و ویژگی است که در طول زمان و بر اساس تجربه، در کارکنان بسیار موفق دیدهام. خبر خوب این است که همهی این موارد، قابل فراگیری هستند. اگر میخواهید در کار خود موفق باشید و این مهارتها را ندارید، می توانید ظرف یک یا دو ماه آینده آنها را تمرین کنید و ما را از نتایج حاصله مطلع نمایید.